در فرهنگ مذهبي و حتي قومي ما آب، نماد روشني، رويش، صفا، مهرباني، زلالي و پاكيزگي است. حيات آدمي و همه جانداران وابسته به آب است.
«وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شي ءٍ حيٌّ»(قرآن كريم)
مي دانيم آب مهريه حضرت زهراست. اين آب در ابديت جاري است و تا قيامت امتداد دارد و دمي از سيلان باز نمي ايستد زيرا سرچشمه اين آب، كوثر است. كوثري كه خدا به پيامبر(ص) بخشيد و مگر آنچه خدا بخشيده است پايان مي يابد؟ مشركان خشنود بودند كه با وفات پيامبر(ص) نسل او هم از بين رفته است ولي خدا دلداريش داد كه به او خير فراوان بخشيده است و دل پيامبر(ص) به اين بشارت آرام گرفت.
گفتيم كه آب سمبل مهرباني است. اولياء ما مهر خود را حتي از دشمنان دريغ نمي كردند. اين جمله معروف همسر فاطمه(س) را فراوان شنيده ايم كه در باره قاتل خود فرمود: «اُريدُ حَياتَهُ وَ يُريدُ قَتْلي» من حيات او را مي خواهم و او مرگ مرا. و آب چه مي تواند باشد جز اكسيري براي حيات بخشيدن به زمينهاي شوره زار دل و انديشه و روح آدميان؟!
ازامام صادق(ع)پرسيدند:آب چه طعمي دارد؟ سؤال مشكلي است كه امام(ع)درجواب بابياني روشن و با استعاره اي زيبا فرمودند: آب طعم حيات دارد.
امامان ما همگي مبشر حياتند و پيام آور بقا. و راستي حيات واقعي تنها با اتصال به سرچشمه كوثر معرفت آنان ميسر خواهد بود و جز اين هر چه هست ظلمات است و گمراهي.